چرا تبلیغ ؟

چرا بایستی تبلیغات کنیم ! ؟……….

حدود نيم قرن پيش «علم ماركتينگ » به عنوان بعضي دروس رشته هايي چون مديريت بازرگاني ، وارد دانشگاه هاي ايران شد . در آن زمان «ماركتينگ » را بازاريابي ترجمه كرده اند .

طبيعي است در فضاي كسب و كار انحصاري كه يكي از مشخصه هاي بارز آن ،كمبود عرضه و فراواني تقاضاست ، نياز چنداني به علم بازاريابي نيست ، اما زماني كه وارد فضاي كسب و كار رقابتي مي شويم كه يكي از ويژگيهاي آن فراواني عرضه نسبت به تقاضاست ،اهميت بازاريابي و مشتري نوازي بيشتر مشخص مي شود.

مسلماً بقاء و رشد روز افزون زندگيمان بستگي به فروشمان دارد و اين فروش مي تواند خوشبختي يا ركود زندگي خود و اطرافيانمان را رقم بزند. در زندگي روزمره مان و در هر برخوردي شخصي، فروشي در جريان است كه اين مي تواند فروش يك كالا و يا فروش يك فكر و ايده باشد ، معلمي كه نقش تعليم وتربيت دانش آموزان را بر عهده دارد يك فروشنده است او علم و فكر خود را به فرزندانمان مي فروشد و در قبال آن دستمزدي را دريافت مي نمايد،همسر ايده خريد يك لوازم خانگي خاص را به شوهرش مي فروشد و با زرنگي اين ايده را به او مي قبولاند . در لحظه لحظه زندگيمان فروش در جريان است.

اما فروش يك كالا و يا خدمات خاص درعصركنوني راز و رمزهاي خاص خود را دارد ، و بايد بدانيم عصر بازاريابي سنتي پايان يافته و اين حقيقتي است كه بايد پذيرفت. تغيير وجود دارد ، و نمي توان در مقابل آن ايستاد بايد آن را پذيرفت و يا با آن هماهنگ شد. سازمانهايي كه توان درك قواعد جديد بازي را دارند شانس بيشتري براي بهره مندي از فرصتها مي يابند ، فرصتها هيچ وقت از بين نمي روند بلكه اگر سهل انگاري كنيم به ديگري واگذار مي شود.

در دنياي كنوني از انواع و اقسام شيوه هاي مختلف و روشهاي نوين براي امر بازاريابي و تبليغات كالا و خدمات استفاده مي نمايند . با يك مقايسه ساده براحتي مي توان دريافت كه ماهنامه محلي كه خانه به خانه در محدوده هاي خاصي توزيع مي شوند قدرت تأثير گذاري و ماندگاري بيشتري نسبت به ساير رسانه هاي شنيداري و ديداري دارد چنانچه مديريت چنين رسانه اي در چاپ و پخش و ساير هماهنگي هاي لازم آن به صورت علمي و آگاهانه انجام پذيرد نتايج بازخورد آن شگفت انگيز و عالي خواهد بود .

مقايسه پيكهاي محلي با ساير رسانه هاي تبليغاتي:

اولين رسانه اي كه ازنظرماهيت و نوع آن بسيار مشابه پيكهاي محلي مي باشند ، مجلات و روزنامه ها مي باشند، بايد توجه داشت هر مجله بستگي به حيطه تخصصي و ويژگي منحصربه فردش طيف خاص علاقه مندان خود را دارد. و هر روزنامه هم بستگي به علايق سياسي و اقتصادي ، مشتري خاص خود را ، و عموم مردم از يك مجله و يا روزنامه خاص استفاده نمي نمايند.

اما اين پيكها فارغ از سلايق و ديدگاههاي خاص وارد حريم زندگي مردم بطور اتومات مي گردد. و چون نيازمنديهاي خاص محلي را جمع آوري كرده و از ظرافت و زيبايي خاصي هم برخوردار است قدرت ماندگاري و تاثير گذاري بيشتري را بر روي تك تك اعضاي خانواده دارد و در هر لحظه قابل دسترسي و مشاهده مي باشد.

در ساير رسانه هاي شنيداري و ديداري همچون راديو و تلويزيون، در همان لحظه پخش آگهي چه مقدار از مردم پاي پخش آگهي نشسته اند و با دقت موضوع را پيگيري مي كنند و بخاطر مي سپارند قابل بحث و مباحثه است ودر ساير تبليغات همچون تراكت و يا بروشور نيز براحتي مي توان اين تفاوت را لمس كرد

آيا تراكت و يا بروشور فارغ از هزينه هاي بالاي چاپ ، آيا ماندگاري و قابل دسترسي بودن خود را به مشابه پيكهاي محلي حفظ مي كنند ؟

آيا افراد مطمئن ، پاسخگو و مسئوليت پذير آن را توزيع نموده اند؟

درشرايط كنوني همانطور كه پرنده براي پرواز نياز به دو بال دارد هر بنگاه اقتصادي و يا خدماتي براي پرواز و اوج گرفتن نياز به دو بال تبليغات و ارائه خدمات مطلوب و مديريت كارآمد دارد. برگ زرين قابليت آن را دارد كه يكي از بالهاي پرواز مؤسسه شما باشد .اگر در كنار برگ زرين مديريت و ارائه محصولات و خدمات مطلوب را در سازمان خود سراغ داريد مطمئناً شما نيز مثل بسياري از مشتريان قديمي برگ زرين اوج خواهيد گرفت.

اما تبليغات در برگ زرين اولاً نياز به تصميم جدي شما مشتري گرامي و ثانياً صرف مقداري هزينه و مقداري صبر و بردباري دارد.

به ندرت اتفاق افتاده مشتري در اولين آگهي مطلوبيت لازم را حاصل نمايد. مطلوبيت يعني اينكه برگ زرين بتواند يك مؤسسه و يا يك بنگاه اقتصادي را در ذهن و قلب مردم جا دهد و مردم براي رفع نيازشان بتوانند با آن بنگاه به راحتي ارتباط برقرار كنند. و اين مطلوبيت معمولاً در سومين آگهي مشتري در يك محدوده خاص قابل مشاهده و قابل لمس مي باشد.

اولين آگهي، معرفي آن شركت مي باشد و دومين و سومين آگهي ثبت آن مؤسسه در ذهن و قلب عموم به عنوان يك شركت قابل اعتماد مي باشد. به عنوان مثال مؤسسه يا شركتي كه قصد تبليغ در ماهنامه هاي برگ زرين را دارد و اگر به عنوان پيش فرض يك صفحه براي 4 محدوده اين ماهنامه براي 3 ماه متوالي بخواهد آگهي دهد هزينه آن حدود چهارميليون و پانصد تومان با 225 هزاربازديد كننده خواهد بود و اگر فقط يك درصد از اين مشاهده كنندگان آگهي تصميم بگيرند در اين 3 ماه از اين مؤسسه خريد كنند ببينيد چه اتفاق مهمي در مؤسسه تان رخ مي دهد و همينطور با ادامه فرآيند تبليغ به صورت تصاعدي هر ماه بر تعداد مشتريان و خريد كنندگان از مؤسسه تان افزوده مي شود.

صرف هزينه اي حدود چهار میلیون و پانصد هزارتومان براي تبليغات قوي و حرفه اي يك مؤسسه اي سهم اندكي از ساير هزينه هاي آن مؤسسه را به خود اختصاص مي دهد در قبال ساير هزينه ها همچون رهن و اجاره و لوازم اداري ، حقوق پرسنل و آب و برق و گاز و … بسيار ناچيز مي باشد. تجربه به ما ثابت كرده در اولين قدم با اين هزينه شما را به مطلوبيت لازم مي رسانيم.

مؤسسه اي كه براي دكوراسيون و رهن و اجاره و ساير هزينه هاي متفرقه ده ها ميليون هزينه مي كند وليكن براي تبليغات مؤسسه اي خود با اين مبالغ مشكل دارد بايد در نحوه تفكر ومديريت آن ترديد كرد.

به هر حال فضاي كسب و كار بازار ايران با سرعت سرسام آوري به سمت رقابتي شدن حركت مي كند. در اين فضاي پر چالش بنگاه هاي اقتصادي را مي توان به سه دسته تقسيم كرد:

آنهايي كه موج ساز هستند و با پذيرش ريسك ها تغييرات را مي آفرينند

آنهايي كه موج سوار هستند و با موج تغييرات همساز مي شوند

آنهايي كه تغييرات را نمي بينند و اسير موج مي شوند. بديهي است كه موج براي آنها تصميم مي گيرد

و احتمالاً آنها را به صخره مي كوبد.

بنگر كه به چه مقصود آمده اي؟

آنگاه با شوق و عزم عمل كن

هر قدر مقصد والاتر باشد مصمم تر خواهي شد

كه با تعالي خود ، جهاني متعالي تر بسازي